به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به نقل از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، نشست تخصصی «معنا و مبنای سرمایه اجتماعی» با حضور اساتید و صاحبنظران در دو پنل تخصصی امروز سه شنبه ۴ بهمن ماه برگزار شد.
عطاءالله رفیعی آتانی رئیس مرکز تحقیقات و برنامهریزی شهر تهران در این نشست طی سخنانی گفت: سرمایه اجتماعی با سرمایه در اقتصاد گره خورده است. یعنی خلق بازدهی در سرمایه مد نظر است. در اجتماع نیز سرمایه اجتماعی بدین معنی است که از اجتماع چگونه میتوانیم بازدهی اقتصادی داشته باشیم. عناصر اصلی سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد، تعلق اجتماعی و ... خودش دارای بازدهی اقتصادی زیاد است. تعلق اجتماعی یا اعتماد هزینهها را در زندگی اقتصادی کاهش میدهد. مثلا چک برگشتی در جامعه میزانش کم شدن یا زیاد شدن اعتماد اجتماعی را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه سهم سرمایه اجتماعی در سنجش اقتصاد بسیار مهم است و در ایران بسیاری از ناکارامدیهای اقتصادی را به کاهش سرمایه اجتماعی مرتبط میدانند افزود: انسان ها، چون میخواهند خودشان بهرهمند شوند از دیگران بهره میگیرند. مکانیزم بازار در غرب که زندگی جامعه مبتنی بر آن است بر همین اساس است و انسانها میخواهند در غرب از هم دیگر بهره وری کنند. البته این خودش نظم خود انگیختهای را خلق میکند.
رفیعی آتانی گفت: در سطح بالاتری که من اقتصاد اسلامی را با آن برابر میگیرم این است که انسان درک کند که دیگران هم وقتی نفع ببرند او هم نفع میبرند. این رویکرد اقتصاد مشارکتی است و مبنایش این است که هر دو در یک بازی برنده برنده نفع میبریم. اینجا انسان باید این درک را داشته باشند. در غرب مبنا رقابت و در اسلام مبنا زوجیت است. این زوجیت اگر درک شود یعنی ما آدمها مکمل هم هستیم و در نفعهای هم شریک هستیم و این در ادبیات اقتصا د اسلامی ما وجود دارد. در این اقتصاد اگر میخواهید تجارت، تولید و ... میخواهید بکنید باید شرکت درست کنید و اینکه کسی کارگر دیگری شود درست نیست. کارگر مزدی در این نگاه در آستانه رباست و ناپسند است.
وی گفت: در اقتصاد اسلامی ما بازار را در پول نمیپذیریم و در کار هم مناسبات متفاوتی داریم. در سطح بالاتر از این انصاف معنا مییابد؛ بدین معنی که اگر انسان رشدش را در رشد دیگری بداند آن وقت میتواند خودش را در جای دیگری قرار دهد. نظریه رالز هم تاحدی روی این موضوع تاکید میکند؛ بنابراین زندگی منصفانهای رقم میخورد و فرد دلبستگی و وابستگی اش افزایش مییابد. سطح بعدی احسان است بدین معنی که فرد حتی داراییهای خودش را هم به دیگری بدهد. فرد در مسیر تعالی طلبی وجودی وقتی قرار میگیرد میداند که اگر کاری برای دیگری کرد کاری است که برای خودش انجام میدهد. سطح بعدی ایثار است که در بالاترین مرتبه است. ما در زمانه خودمان این تجربه را داشتیم.
رفیعی آتانی در پایان بیان کرد: انسان دائما در حال رشد فردی و اجتماعی است و باید بدانیم فرد در حالی که فردیت خودش را حفظ میکند، اما میفهمد که این رشد در بستر تعلقات اجتماعی رخ میدهد.
رضا پورحسین استاد دانشگاه نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به کاهش سرمایه اجتماعی در ایران بر ضرورت پرداختن به این موضوع تاکید کرد و گفت: نگاه من به سرمایه اجتماعی تضارب بین سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی است، چون دلیلش مکانیزمی است.
وی با اشاره به آخرین تعریف از سلامت روان افزود: این سلامت حالتی از رفاه است که افراد خودشان و دیگری را به لحاظ روان شناختی درک میکنند و حقی برای حضور او قایل هستند. از سوی دیگر کسی که در سلامت روان زیست میکند میزانی از استرس خود را مدیریت میکند. اینها میتوانند مولد باشند و احساس خودآکارامدی داشته باشند. از سویی گویی در این حوزه تعامل بین فرد و جامعه تفکیک ناپذیر است و جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی بر این عدم تفکیک و تعامل تاکید دارد.
وی درباره پیوند بین سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی گفت: تعامل این دو بهزیستی روانی و اجتماعی را ایجاد میکند و این نه یک معنای خالص روان شناختی و جامعه شناختی است بلکه ناظر به نشاط مندی و شادابی است. وقتی میگوییم سرمایه اجتماعی وسرمایه روان شناختی از هم تفکیک ناپذیرند آن وقت میتوان از شاخص هایی، چون امید، تاب آوری، خوش بینی، خودکارامدی، اعتماد، مشارکت و روابط اجتماعی حرف زد.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه درباره اشخاص به منزله سرمایه عنوان کرد: مفهوم ارتباط درون فردی مقدمهای برای ارتباط بین فردی و از سوی دیگر رسیدن به اعتماد و مشارکت در جامعه است.
وی در ادامه به فلسفه خودی و بی خودی اقبال اشاره کرد و توضیح داد: من با استفاده از این فلسفه در کلینیک خودم ۹۰ درصد از افسردگیها را درمان کردم. اقبال برای رسیدن به شخصیت یا همان سرمایه کاریزماتیک به دو عامل مرحله خودی (تجهیز درون) و مرحله بی خودی (ورود به اجتماعی با تجهیزات درون) است. باید بدانیم به راحتی نمیتوان الهام بخش بود و فرد باید در درون خودش عواملی را ایجاد کند که بعد از رهگذر آن بتواند خودش را تجهیز کرده و بعد برای اجتماع الهام بخش باشد. اگر به اقبال مراجعه کنیم او در قالب اشعارش سه تجهیز را برای یک شخص کاریزماتیک لازم میداند؛ تجهیز علمی و تخصصی، معنوی و شخصیتی. تجهیزات سه گانه اقبال با تجهیزات اجتماعی نیز متناظر است.
وی با بیان اینکه ما در بسیاری از زمینهها در حوزه جمهوری اسلامی الهام بخش نیستیم، اما در انقلاب اسلامی الهام بخش هستیم یادآور شد: جمهوری اسلامی باید در تجهیز خودش در بخشهایی با چالشهایی مواجه بوده و از این منظر نتوانسته در تجهیز اجتماعی موثر باشد.